عاشق زندگی
یک عاشق واقعی....

روزها برام بی معنی بود. شبا تا دیر وقت بیدار میموندم و در دنیای مجازی غرق میشدم
بیشتر نماز صبحام قضا میشود، همیشه خسته و کوفته بودم و اصلا حوصله کسی را نداشتم
تا بیام بجنبم ظهر بود اصلا صبحونه نمیخوردم
ناهارا که دیگه هرچی پیدا میکردم شاید هم قضای حاضری
دیگه حتی نگاه همسرم هم محبتی نداشت
خسته بودم از زندگی خودم همسرم
و.....


:: موضوعات مرتبط: فهرست , دل نوشته , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : حسنا شکیبا
تاریخ : یک شنبه 11 اسفند 1392
17 ربیع الاول : روز محبت به کودکان
17 ربیع الاول : روز محبت به کودکان

بیاییم روز تولد پیامبر رحمت را به نام کودکان نامگذاری کنیم تا فرزندانمان منتظر تولد ایشان باشند هرچند با هدیه ای کوچک و ناقابل
در کل سال ما پدر و مادر ها هدایا و وسایل زیادی را برای فرزندانمان میخریم
حالا که نزدیک تولد پیامبر ( صل الله علیه و اله )بزرگوارمان هستیم
بیاییم یک جشنی کوچک به اسم ایشان حتی در محفل خانواده بگیریم و یک هدیه ولو ناقابل به دلبندانمان بدهیم
اینطوری چند تا حسن داره
1. دل بچه ها شاد میشه و یک خاطره خوش از تولد پیامبر اسلام دارند
2. شادی را به خانه میاوریم
3. اعتقادات مذهبی و حب اهل بیت را در دل فرزندانمان میکاریم
و.....

توی دین مسیحیت بچه ها انتظار میلاد مسیح علیه السلام را میکشند تا عید و تعطیلات شروع بشه و هدیه و ....
اما ما برای پیامبرمان چه کار میکنیم
چه روزی را به نام ایشان در تقویممان ثبت کردند؟
بیاییم خودمان روز محبت به فرزندانمان را در تقویم روزگارمان ثبت کنیم
به عشق پیامبر رحمتی که کودکان را بسیار دوست داشت
 
بچه های ناز من :
خودمون هم در خانه بابایی یک کیک کوچیک و پفک و چیپس گرفت و ما هم جشن گرفته بودیم
فاطمه جون : توی بوفه دو تا شمع فانتزی بود که تا حالا روشن نشده بود و تو همیشه آرزو داشتی اونا رو روشن کنی بهت قول داده بودم روز تولد پیامبر( اللهم صا علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم ) روشن کنم و میدونی که یک آدم مسلمان اگه قول میده باید عمل کنه حتی به بچه
تو هم روشن کردی و کلی خندیدی
اون روز خیلی خوش گذشت آنقدر که حتی فرصتی برای عکس انداختن نشد
فردای اون روز هم دار القرآن واسه بچه ها جشن گرفته بود که تو و داداشی را بردم اونجا هم کلی خوش گذشت
البته عکسش است که بعدها ان شالله میذارم/


:: موضوعات مرتبط: فهرست , کودکانه , دل نوشته , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : حسنا شکیبا
تاریخ : یک شنبه 11 اسفند 1392
درس خداشناسی از بچه....
 
         درس خداشناسی از بچه.....

از هر دست بگیری از همون دست پس میگیری.....

به دخترم پاستیل داده بودم اون عاشق پاستیل است و توی هر موقعیتی با یک پاستیل آروم میشه که یه دفعه داداش کوچولوش اومد

دخترم که حاضر نبود حتی یک نصفه پاستیل به داداشت بده

یه دفعه بی مقدمه گفتم : دختر گلم اگه پاستیلی را که خیلی دوست داری به بقیه هم بدی منم بازم بهت میدم تو به داداشت بده قبل از اینکه پاستیلات تموم بشه بازم بهت بدم

یه دفعه اشک توی چشمام جمع شد

منی که بنده خدایم اینچنین فکر میکنم ....
منی که خدا از روحش در من دمیده است اینچنین منشی دارم
پس ببین خدا چه کرمی داره..........

با خودم گفتم اگر ببخشی خدا نمیذاره سرت کلاه بره مخصوصا اونی را که خیلی دوست داری مطمئن باش قبل از اینکه احتیاج به نیاز کنی خدا برات مهیا میکنه

دکتر حسابی یک حرف زیبا داشت

همیشه برای پس انداز پولات را پیش بانک خدا بذار مطمئن باش هروقت نیاز داشتی بهت میده
همون جمله معروف
تو نیکی کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز

دخترم هم گوش داد و هر پاستیلی که به داداشش میداد منم 2 تا دیگه بهش میدادم اینطوری هر سه شاد و خوشحال بودیم و بچه هام بخشش هم یاد گرفتند.


:: موضوعات مرتبط: فهرست , عارفانه , دل نوشته , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : حسنا شکیبا
تاریخ : یک شنبه 11 اسفند 1392
خرابکاری فسقلی ها

فاطمه جونم یک نمکدون برداشتی و همه ی بوفه را برفی کردی و کلی میخندیدی و خوشحال بودی

الهییییییییییییییی قربون اون خندت برم بوسه                        تو بخند این برای من دنیا می ارزه حالا بماند که کلی هم حرص هم خوردمچشمک

نفسسسسسسسسم دیونه ی این کاراتم

خرابکاری بچه ها

 

 

اینم امیر علی خان تویی ها !

همش آش را باش میخوای .................. غذا هم که میخوام بهت بدم تا قبلمه دست خودت نباشه راضی نمیشی...........

اومدم عکس بندازم شوخیت گرفته بود و خودت ژشت میگرفتی...........

امیرعلی خان با مزه

اللللللللهی دورت بگردم حس میکنم بچه ی خوش طبعی هستی

اینم بستنی خوردندنت که میگی بس بس تا بهت ندی ول نمیکنی

هر چی هم میخوای دست منو میکشی و میبری اونجا تا بهت بدم یا حقت را مخصوصا از فاطمه بگیرم

اما من ترجیح میدم تا زیاد در دعواهای شما سر چیزهای الکی دخالت نکنم تا خودتان مشکل را حل کنید و مفهوم نوبت را برایتان جا بندازم

یکبار تو یکبار تو

امیرعلی خان با مزه

عااااااااااااااااااااااااااشقتم



:: موضوعات مرتبط: فهرست , کودکانه , دل نوشته , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : حسنا شکیبا
تاریخ : چهار شنبه 30 بهمن 1392

صفحه قبل 1 صفحه بعد